جشن تولد تم دارجشن تولد تم دار، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه سن داره

جشن تولد تم دار......✿◕ ‿ ◕✿

برای آوینا

1393/5/23 9:01
نویسنده : نسیم
1,484 بازدید
اشتراک گذاری

دوستان عزیزم، این حادثه شوم من رو آنقدر به هم ریخته که دل و دماغ آپ کردن وبم رو ندارم.

باورم نمیشه که مرگ آنقدر به ما نزدیکه، نزدیکتر از اونی که فکرش رو بکنیم.

فکر کنید روزی که پدر و مادر آوینا مثل همه پدر و مادرها بی صبرانه منتظر تولد فرزندشون بودند،

یا روزی که اولین بار با عشق براش وبلاگ ساختند و شروع به ثبت خاطراتش کردند،

واقعاً دردناکه، من خیلی با این خانواده آشنایی نداشتم ولی با این وجود واقعاً داغون شدم.

خدا به بازماندگانشون صبر تحمل این داغ کمرشکن رو عطا کنه.

sad tears emoticon

 

خدایا سرنوشت ماها چجوری میشه؟

 

ما قراره چجوری بمیریم؟

 

 

برای آوینا

 

 

خوابیدی بدون لالایی و قصه

بگیر آسوه بخواب بی درد و غصه

 

 دیگه کابوس زمستون نمی بینی

توی خواب گلهای حسرت نمی چینی

 

دیگه خورشید چهره تو نمی سوزونه

جای سیلیای باد روش نمی مونه

 

دیگه بیدار نمیشی با نگرونی

یا با تردید که بری یا که بمونی

 

رفتی و آدمکا رو جا گذاشتی

قانون جنگلو زیرپا گذاشتی

 

اینجا قهرن سینه ها با مهربونی

تو تو جنگل نمی تونستی بمونی

 

دلتو بردی با خود به جای دیگه 

اونجا که خدا برات لالایی میگه

 

میدونم می بینمت یه روز دوباره

توی دنیایی که آدمک نداره

 

.............................

sad crying smiley face emoticon

 

پسندها (6)

نظرات (9)

دوست
23 مرداد 93 11:08
واقعا راست میگید وقتی رفتم تو وبلاگ اوینا واقعا ناراحت شدم وقتی اوینارو دیدم
مهدیه مامان تبسم
23 مرداد 93 12:51
سلام سحر جان. حق داری عزیزم این فاجعه واقعا دردناکه.
مامان فاطمه
23 مرداد 93 13:57
منم چند روزه داغونم.همش می خوام با یکی دعوا کنم.خیلی سخته.
مهسا
23 مرداد 93 18:04
درست می گی سحر جون خیلی خیلی دردناکه منم به وبلاگش که سرزدم صدای شعر خوندنشو شنیدم و عکساش رو دیدم خیلی بهم ریختم خدا به خانوادشون صبر بده ...
مریم
24 مرداد 93 14:10
اعظم مامانه زهرا
25 مرداد 93 19:34
سلام سحر جون واقعا ناراحت شدم و الان اشک تو چشمام جمع شده...خدا رحمتشون کنه
الهام
27 مرداد 93 12:38
ممنونم سحر جان بابت پستی که گذاشتی و بابت همدردیت خداوند روحشون و قرین رحمت کنه و به خانواده هاشون صبر بده
زهرا
28 مرداد 93 9:45
ايشالا خدا همه اون عزيزان رو بيامرزه واقعا مرگ دردناكي داشتن. ايشالا خدا به بازماندگانشون صبر بده. بخطار دل مهربوني كه دارين ممنونم حس خوبي از اينكه آدم هيچوقت تنها نيست و كسايي هستن كه از ناراحتيه آدم ناراحت شن واقعا حس خوبيه. از همون دل مهربونتون التماس دعا دارم.
ملیکا
29 مرداد 93 18:54
ای جانممممممممم چه صدای نازی داره خدا رحمتش کنه واییییییی یکی رمز عبورشو نمی دونه؟ نی نی وبلاگ حذف می کنه وبشو بعد یه سال خوب شد اونم با پدر مادرش رفت می موند چی کار؟ چند سال یتیم بزرگ شه؟ خدا رحمتش کنه